تو
در آن بیابان، تنها ماندی،
لیکن، امیدوار.
آنها،
با آن همه طلسم قدرت و نیرو، ناامید، بر روی نیزه و شمشیر، تکیه میدادند
تو،
یک مرد،
یک چراغ،
آنها،
مرده ها، مدفون ظلمت و تاریکی، نگهبانِ گور خویش.
و تو، پیروزی.
ظلمت، در انتظار پرتو مشعلهاست.
در انتظار شعلهی بیپرواست.
استاد عین.صاد